سرپيچي از دستور سرپرست!
گروه کوهنوردی آوا
گزارش صعود به قلل ایران

اطلاعیه / قابل توجه مسئولین بخش های جستجو و نجات استان‌ها انعقاد تفاهم نامه همکاری فدراسیون با سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر واژه کوهستان یا قبرستان: شاهوار ۱۷.۱۲.۹۷ یخ نوردی دره هملون ۲۸.۱۰.۹۷ گاوبینی ۲۱.۱۰.۹۷ گاوبینی ۲۱.۱۰.۹۷ نجفدر به هاره قسمت سوم تصاویر نجفدر به هاره قسمت دوم تصاویر نجفدر به هاره قله برج ۱۰.۶.۹۷ تصاویر قله پاشوره ۲۲.۴.۹۷ دوره نجات فنی دهمین جلسه کمیسیون ایمنی ارتفاعات شمالی تهران برگزار شد خط الراس ریزان.پرسون.اندار.۹۷۰۳۰۱۸ مصوبات نهمین جلسه کمیسیون ایمنی ارتفاعات شمال تهران: دهمین شماره گاهنامه «صعود» منتشر شد مصوبات هشتمین جلسه کمیسیون ایمنی ارتفاعات شمال تهران


سرپيچي از دستور سرپرست!

سرپيچي از دستور سرپرست!

 

 

انجمن پزشکی کوهستان ایران: "... در چادری که نزدیک چادر ما، روی سکوی علم چال زده شده بود، خانم جوانی دراز کشیده بود که از صبح می گفت حالت سرگیجه و سردرد دارد. ناگهان دیدم که چشمانش به حالتی غیر عادی بسته شد و خودش از حال رفت. نامنظم نفس می کشید، و با این وضع من حدس می زدم که دچار کوه گرفتگی حاد شده است. چند دقیقه بعد، حالش کمی بهتر شد و چشمان خود را باز کرد و با دوستش شروع به صحبت کرد: «چیزی نیست، خوب می شوم ...». از دو روز پیش که به علم چال آمده بودند، اصرار داشت که «گرده ی آلمانی ها» را صعود کند، اما هوا اجازه نمی داد. من آنان را می شناختم (در واقع اعضای یک سازمان کوه نوردی بودیم) اما در برنامه ای جداگانه به منطقه آمده بودم.

با این حال، با استناد به این که مسن تر از آنان بودم و تجربه ی بیشتری داشتم، به آن خانم و دوستش گفتم که بهتر است هرچه زودتر به پایین بروید. سرپرست برنامه ی او هم که خود جوانی بود از همان سازمان، با من موافق بود و به او گفت که بار خود را ببندد تا شخص دیگری را (علاوه بر آن دوستی که مرتب در کنارش بود) همراه او به پایین بفرستد. دختر خانم گفت: «نه ! من باید گرده را صعود کنم! حالم خوب می شود...». من چند بار دیگر به او گفتم که باید پایین برود و اشاره کردم که ماندن در ارتفاع – به ویژه در شب – ممکن است برای او خطرناک باشد. سرپرست هم باز اصرار کرد که او باید آماده شود و به پایین برود. اما هیچ کدام موفق به متقاعد کردن آن دختر خانم نشدیم. او یک روز دیگر هم در آن جا ماند و خوشبختانه حالش خراب تر نشد، و البته گرده را هم نتوانست صعود کند. لجاجت او و گوش نکردنش به حرف های سرپرست و حرف های من که فرد با تجربه ی حاضر در منطقه بودم، برایم شگفت آور بود...
...در مباحث حقوق ورزشی آمده است که هرگاه کارآموز یا عضو یک تیم از دستور سرپرست تیم سرپیچی کند و برای او حادثه ای پیش آید، مسوولیت آن متوجه خودش خواهد بود.

نافرمانی، فقط از دستور سرپرست پیش نمی آید؛ ممکن است که آدمی از عمل به توصیه های خودش یا آموزه های مسلم فنی هم سر باز زند!...
...سرپرست باید در صورت نافرمانی فردی از اعضای تیم، با تحکم از او بخواهد که امر او را اجرا کند. در صورتی که فرد دستور سرپرست را اجرا نکرد، سرپرست باید چند بار در حضور دیگران و با صدای بلند از آن فرد بخواهد که دستور را اجرا کند. اگر باز هم فرد سرپیچی کرد، مسوولیت سرپرست در مورد او ساقط می شود. به نظر من در شرایط خطرناک، حتی تنبیه فیزیکی ملایم خاطی (مثلا زدن یک کشیده به صورت او برای هشیار کردنش) جایز و لازم است. روشن است که پس از برنامه، باید با فرد خاطی برخورد شدید انضباطی (در باشگاه یا هیات و...) صورت گیرد."

برداشت: وبلاگ ایاز



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: کوه پیمایی، ،

نویسنده : روابط عموی گروه آوا تاریخ : یک شنبه 2 مهر 1391



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به گروه کوهنوردی آوا مي باشد.