تجربه ادم ریوی در ارتفاع 4500 متری علم کوه
گروه کوهنوردی آوا
گزارش صعود به قلل ایران

اطلاعیه / قابل توجه مسئولین بخش های جستجو و نجات استان‌ها انعقاد تفاهم نامه همکاری فدراسیون با سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر واژه کوهستان یا قبرستان: شاهوار ۱۷.۱۲.۹۷ یخ نوردی دره هملون ۲۸.۱۰.۹۷ گاوبینی ۲۱.۱۰.۹۷ گاوبینی ۲۱.۱۰.۹۷ نجفدر به هاره قسمت سوم تصاویر نجفدر به هاره قسمت دوم تصاویر نجفدر به هاره قله برج ۱۰.۶.۹۷ تصاویر قله پاشوره ۲۲.۴.۹۷ دوره نجات فنی دهمین جلسه کمیسیون ایمنی ارتفاعات شمالی تهران برگزار شد خط الراس ریزان.پرسون.اندار.۹۷۰۳۰۱۸ مصوبات نهمین جلسه کمیسیون ایمنی ارتفاعات شمال تهران: دهمین شماره گاهنامه «صعود» منتشر شد مصوبات هشتمین جلسه کمیسیون ایمنی ارتفاعات شمال تهران


تجربه ادم ریوی در ارتفاع 4500 متری علم کوه

 

هر بیماری مربوط به ارتفاع زدگی است مگر اینکه عکسش ثابت بشه.

پس بی هیچ شکی،فوراارتفاع کم کنید.هیچ قله ای ارزش مردن نداره.

اتفاقی که در دماوند امسال برای خودم پیش اومد.اتفاقا در موقع برگشت دکتر مساعدیان رو دیدم و باهاش راجب موضوع بیماری ریوی خودم صحبت کردم.وایشان هم مثل همیشه لطف کردند و بنده را با نسخه ای که دادند.برای برنامه های بعدی راهنمایی کردند.انشالله که همیشه سلامت باشند.نوشته عل عسگری.

متن زیر رو حتما بخونید و همیشه گوش بزنگ بیماری ارتفاع باشید.

از مرگ بیهوده خود جلوگیری کنید.وجدانی سعی در خودکش در کوه نکنید.

 نکته :

هرگز تنها به کوه نرید و هرگز کوهنورد بیمار را در کوه تنها نگذارید.

در شب مانی هیچ کس حق ندارد تنها در چادر بخوابد چرا که ممکن است وجود یک هم چادری ، جان کوهنوردی را نجات بدهد.

امیدوارم که دیگر خبرهای بدی از فوت شدن کوهنوردان در کوه نشنوم. 

 
تجربه ادم ریوی در ارتفاع 4500 متری علم کوه:

انجمن پزشکی کوهستان ایران: 
چند روزی در منطقه علم کوه به همراه دوستان خوب به فعالیت کوه نوردی مشغول بودم که خالی از حادثه و ماجرا نبود . در رفتن  یک کوه نورد برازجانی به نام مجید مهاجری از مسیر گرده آلمانها که به مرگ او منجر شد تا حادثه ای که در روز چهارم برنامه برای خودم پیش آمد ، چیزی که هیچوقت حتی فکرش را هم نمی کردم روزی گریبانگیر خودم شود : ادم ریوی ! 

از نوشتن گزارش برنامه چند روزه این برنامه شامل صعود به قله های اطراف و ماجرای پیدا کردن و بالا کشیدن پیکر مرحوم مهاجری خود داری می کنم . اما چیزی که برایم اهمیت بیشتری دارد و می تواند به عنوان تجربه ای مورد استفاده دوستان قرار گیرد ادم ریوی بود که در ادامه به آن می پردازم :



پس از سه روز اقامت و فعالیت کوه نوردی نیمه سنگین در منطقه تخت سلیمان عازم گرده آلمان ها شدیم . به علت ترافیک مسیر و یخ زدگی سطح با سرعت کم روی گرده موفق شدیم ساعت شش بعد از ظهر گرده را تمام و بر فراز قله پا نهیم . با توجه به خطرناکی مسیر برگشت و کثرت نفرات در مسیر تصمیم به شب مانی در ارتفاعات گرفتیم که در جانپناه سیاه سنگ در ارتفاع 4500 متری انجام شد . توضیح این که آن روز علی رغم فعالیت سنگین احساس خستگی زیادی نداشته و با توجه به ترافیک گرده حدود 4 ساعتی روی گرده استراحت داشتم و شب هم بیواک راحتی داشته و بدون احساس سرما و ... به خواب رفتم . ضمن این که طی سه روز گذشته هم هوایی خوبی در ارتفاع 4000 متری انجام داده بودم . 

صبح به محض بیدار شدن احساس سر درد داشتم و بعد از جمع کردن کوله شروع به حرکت به سمت سیاه سنگ ها کردم که تنها با حدود صد متر حرکت با احساس بالا رفتن شدید ضربان قلب و سست شدن عضلات مواجه شدم . روی زمین نشستم و احساس کردم هنگام تنفس چیزی مثل مایع درون ریه ام با صدایی مثل باز کردن درب یک نوشابه گاز دار می جوشد ! همان لحظه فهمیدم دچار ادم ریه شده ام .

جریان را با همنوردان در میان گذاشتم . تنها چیزی که آن موقع از خوانده هایم در مورد ادم ریه به ذهنم رسید آمپول دگزامتازون و کم کردن فوری ارتفاع بود .  دوست خوبم  با تزریق به موقع یک آمپول دگزامتازون کمک کرد حالم کمی بهتر شود و با کمک و حمایت سایر همنوردان با نهایت سرعتی که می توانستم خودم را به علم چال رساندم . با توجه به کم کردم ارتفاع تا علم چال باز هم احساس بهتری نداشتم و به محض فعالیت شدید مانند حرکت در سربالایی یا برداشتن کوله پشتی احساس می کردم اکسیژن کمتر از میزان لازم به خونم می رسد و با ضربان بالا و افت عملکرد بدنی مواجه می شدم .

هر طور بود وسایلم را جمع کردم و چیزی خوردم  . ظهر شده بود . از قاطر چی ها در خواست کردم مرا با خود به پایین ببرند که سرباز زدند . به هر حال پیاده  به سمت سرچال به راه افتادم . هنگام حرکت هر چه ارتفاع کمتر می شد حالم بهتر می شد ولی احساس جوشیدن آب درون ریه هایم همچنان ادامه داشت . ساعت حدود 8 شب به ونداربن رسیدم . حالم تقریبا خوب شده بود و یک روز کامل را در جنگ با ادم ریوی سپری کرده بودم . پس از خوردن شام به همدان برگشتم و صبح امروز رسیدم .

پس از تماس با دکتر مساعدیان ایشان هم ادم خفیف ریوی را تایید کردند و راهنمایی کردند چطور بهبود پیدا کنم . پس از گذشت حدود دو روز احساس می کنم میزان مایع داخل ریه ام به نصف رسیده و مشکلی در انجام فعالیت ها ندارم . توضیح این که من به لحاظ شغلی با ارتفاع و شرایط آن بیگانه نیستم و در زمینه کوه نوردی  هم در اتفاعات بیش از این در فصول سردتر سال مثل زمستان بیواک کرده و مشکلی نداشته ام یا صعود های سرعتی یا یک روزه به ارتفاعات بلند که به مراتب از این برنامه سنگین تر بوده اند انجام داده ام که همگی با بیواک در ارتفاعات بالا همراه بوده اند اما به قول دکتر مساعدیان هر برنامه کوه نوردی شرایط خاص خودش را دارد . امیدوارم این تجربه برای سایر همنوردان مفید واقع شود .

با تشکر از وبلاگ ماگما

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: آسیب ها و درمان، ،

نویسنده : روابط عموی گروه آوا تاریخ : چهار شنبه 30 مرداد 1392



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به گروه کوهنوردی آوا مي باشد.